سخاوت خیرخواه دکتری روابطبین الملل در یادداشتی که در اختیار این رسانه قرار داده است به تحلیلی بر کتاب «قاره ششم و هنرهای دیجیتال» نوشته علی مصریان که توسط انتشارات سیمای شرق منتشر شده، پرداخته است.
در ادامه مشروح این یادداشت را میخوانید:
علی مصریان با پرداخت مفصل به این موضوع مهم عصر حاضردر کتاب «قاره ششم و هنرهای دیجیتال» مینویسد: «هر شخص در پنج قاره اصلی بخواهد هر گونه فعالیتی در زمینه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره انجام دهد، باید قطعه ای زمین در قاره ششم برای خویش داشته باشد»؛ جریان سازی و حضور قوی در قاره ششم، تخصص و هنری نیاز دارد که به آن هنر دیجیتال گفته میشود.
هر آنچه واقعی است؛ مجازی آن به وجود میآید
فضای مجازی که به واسطه رمز گذاری دادههای ریاضی و تحت عنوان دیجیتال به وجود آمده، عرصه در خور توجهی را به منظور انتقال محتواها و بستر متنوع تعاملات و ارتباطات را در بُعد جهانی پدید آورده است. رشد فناوریهای نوین در زمینه دیجیتال، آن چنان سریع به پیش میرود که میتوان چنین پیش بینی کرد که در سالهای نه چندان دور، برای هر آنچه در جهان واقعی و مادی وجود دارد، یک معادل مجازی یا دیجیتال خواهیم داشت. این معادلهای مجازی علاوه بر اینکه بخش مهمیاز احتمالات منحصر به فرد علوم و فناوریهای نوین است، واحدهای موثر در هویتهای فرهنگی، عملکردهای خلاقانه و اندیشههای میان رشته ای نسلهای حاضر و نسلهای آینده بشر به شمار میرود.
مختصات زمین در قاره ششم
در قاره ششم این تعبیرها قابل توجه است: «انقباض زمان و مکان به مدد فناوری، به ویژه در عرصه ارتباطات و اطلاعات، پدیدار شدن قاره جدیدی به نام قاره ششم که دنیای مجازی است.» یا « همه ساکنان پنج قاره به نحوی از انحا از اعضای آن قاره ششم به شمار میروند.» با این تعبیر از قاره ششم، «سرعت شتابنده رشد علم و انتقال اطلاعات به مدد گسترش ارتباطات همه و همه رنگی نوین به زندگی ما بخشیده و در این محوطه معنایی و این مساحت بیکران قاره ششم، نگرشی نوین بر تمام عرصههای زندگی حاکم کرده است.» از دیگر تعبیرهای قابل توجه درباره قاره ششم این گونه آمده است: «دهکده جهانی، جهانی سازی، شهروند جهان، از بین رفتن مرزها، شفافیت در تمام عرصهها، صادرات بی حجم، تجارت نرم، هنر دیجیتال، شبکههای اجتماعی،واقعیت مجازی و غیره، برخی از کلیدواژههای این روزگارند.» یعنی روزگاری که در قاره ششم زندگی میکنیم؛ زندگی در قاموس شبکهها، زندگی در قاموس نت،زندگی در قاموس مجازها و خلاصه زندگی بر بال واقعیتی که به مجاز شکل میگیرد، ارتباط دارد.
تاریخی شدن مباحث در لحظه
مصریان در کتاب «قاره ششم و هنرهای دیجیتال»، از « تاریخی شدن بحثها در لحظه» سخن به میان میآورد. یعنی اگر در گذشته دور یک موضوع یا وسیله برای سدههای متمادی قابل استفاده بود، اگر در زمان منتهی به عصر معاصر سالها زمان لازم بود تا امر جدیدی جایگزین شود، روند تحولات و سرعت آن در روزها و عصر ما به نحوی است که باید منتظر تاریخی شدن بحثها در لحظه باشیم.
درباره مفهوم هنر دیجیتال این تعریف موجز را میتوان اشاره کرد که «هنر دیجیتال تسریع کننده یکپارچه سازی بی سابقه جهان مادی و مجازی» است. هنر دیجیتال، به صورت یک ایده هنری، دربرگیرنده اصل «تغییر» است که طی آن فرآیندهای آن، بسیاری از مفاهیم و مولفههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در پیوند با مفاهیم برساخته از هنر دیجیتال و جامعه دیجیتالی، قابل ارائه و تبیین است. یکی از مباحث مهم قاره ششم، بحث مدیریت رسانه است. با تحولات جدید در عرصه ارتباطات، در هر لحظه جای مخاطب و منبع خبر عوض میشود و چنان سیالیتی بر فضای رسانه حاکم است که قالب دادن و جهت دهی به آن را با دشواری مواجه میسازد، شاید از این سبب است که باید تعریفی منعطف تر و منبسط تر از مدیریت رسانه ای مطرح کرد. میدانیم که اکنون یکی از ظرفیتهای رسانه، فضای مجازی است. فضایی وسیع و پیچیده است که گروهها و افراد مختلف با گرایشها، باورها و اعتقادات گوناگون در آن زندگی میکنند.» و نیز «فضای مجازی مکانی است که فرد میتواند فعالیتهای دنیای واقعی خود را وارد کند و از خصوصیات بارز این فضا، بی مکانی و بی زمانی آن است.»
انسانها از همه چیز باخبر میشوند
در نظریات پست مدرن آمده است که اگر پروانه ای در آن سوی آبهای اقیانوس آرام در حال بال زدن باشد، بر پدیدههای این سوی عالم اثر خواهد گذاشت. این نوع ادبیات هرچند ریشه در دهه ۱۹۸۰ میلادی دارد اما پس از سال ۲۰۰۰ میلادی اتفاقهای جدیدی رخ داده است که از آن به نام پدیده جهانی شدن یا جهانی سازی یاد میکنند. مک لوهان که در کتاب «درک رسانه: امتدادا نسان» معتقد بود: «رسانه، پیام است» و رسانههای الکترونیک را امتداد حواس انسان میدانست، دنیای حاصل از ارتباط تلویزیونی را دهکده جهانی نامید. این دهکده جهانی با تکنولوژیهای جدید رسانه بلوغ یافته است. از ویژگیهای پدیده جهانی شدن که میتوان گفت به کشورهای مختلف دنیا تحمیل شده است؛ نخست فشردگی زمان و مکان و دوم به وجود آمدن دهکده جهانی است. این دو ویژگی موید این نکته است که انسانها در کره زمین به سبب امکان ارتباطات وسیعی که به دست آورده اند، از همه چیز باخبرند و به نوعی آشنایی با پدیدههای جهان دارند و حتی گاهی با اتفاقهای روزمره در اقصی نقاط دنیا احساس همدلی و همراهی میکنند. واضح است که تکنولوژیهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی، جهان را کوچک کرده و مرزها را در هم شکسته است. اینجاست که اهمیت رسانه و دیپلماسی رسانه ای با استفاده از ابزارهای در اختیار آن برای پیشبرد کلیه سیاستهای خارجی امری ضروری و محتوم است.
گوشیهای هوشمند معرف عصر ماست
میگویند خودرو از بسیاری جهات کالای معرف قرن بیستم بود. اکنون گوشیهای هوشمند معرف عصر ماست. چرا که گوشیهای هوشمند سبک زندگی ما را تغییر داده اند. با این حال برخی بر این باورند که استارت تاپها و تجارت شبکه ای، کسب و کار جدید این قرن است. «مارک ترایب» و «رینا یانا» هنر رسانه جدید را این گونه توصیف میکنند: «پروژههایی که از فناوریهای رسانه نوظهور استفاده میکند و با فرهنگ، سیاست و مولفههای زیبایی شناختی این نوع ابزارها در ارتباط است.»
سرانه مطالعه دیگر پایین نیست!
نقل است که ما کتابخوان نیستیم؛ فرهنگمان شفاهی است؛ سرانه مطالعه در کشور، چیزی در حد فاجعه است و بسیاری از این مایه سخنان که از مسئولان کشوری تا فرهنگی و دانشگاهی همه و همه دست کم یک بار از آن استفاده کرده اند. با رسیدن فناوری به این سوی مرز و جهانی شدن آن، گویی تغییر اساسی در این وضعیت ایجاد شد. دست کم دیگر نمیتوان به صراحت اذعان کرد، جماعت ما اهل خواندن نیستند. حالا همان فرهنگ شفاهی، در بستر شبکه جاری است و حرفها صورت مکتوب به خود گرفته اند. حالا دیگر نه فقط جوانان ما، که سالمندانمان نیز در این شبکهها مینویسند و میخوانند. گویی فناوریهای جدید این گپی که میان ما و خواندن و نوشتن بوده است را پر کرده اند. این موقعیت، وضعیت جدیدی است که ما در آن قرار داریم. وضعیتی که سامان یا نا به سامان بودنش قطعی نیست. به عبارت دیگر خیلی پیدا نیست که این جهش خوش خیم است با بدخیم. باید منتظر ماند و دید. هنر دیجیتال فرآیند تبدیل رویا به واقعیت است؛ فرآیندی که زمانی در خیال بشر نمیگنجید. با این اوصاف زندگی در این قاره اقتضائات خود را دارد باید آموخت و بکار گرفت.
اکنون برای هر فعال کسب و کار در دنیای کنونی لازم است ابزارهای زندگی در قاره ششم را بشناسد و آن را در اقتصاد با هدف کمک به چرخه گردش سرمایه و رونق صادرات در کنار دیپلماسی اقتصادی بکار ببرد. قطعا نام این دیپلماسی اقتصادی، دیپلماسی اقتصادی نوین خواهد بود.