خانواده ها با استفاده درست از رسانه­ ها می­توانند مهارتهای خود را در زندگی افزایش دهند. اما از طرف دیگر استفاده نادرست از رسانه­ ها نه تنها کمکی به ارتقاء سطح فکری، فرهنگی و مهارتی خانواده­ ها نمی­کند بلکه باعث به وجود آمدن معضلات و مشکلات عدیده­ای می­شود که شاید خیلی از آن­ها قابل جبران نباشد… این اختلاف و تفاوت در استفاده صحیح و استفاده نادرست از رسانه­ ها ضرورت یادگیری فن و مهارت استفاده بهینه از رسانه­ ها یا “سواد رسانه­ ای” را بسیار ضروری و حیاتی می­کند.

رسانه­ ها یکی از عواملی است که امروزه باعث تحکیم ارتباط خانوادگی و پایداری کانون خانواده می­شود و از طرفی همین رسانه­ ها می­توانند عاملی برای سست کردن بنیان خانواده­ ها باشند.

افراد خانواده می­ توانند با استفاده صحیح از رسانه­ ها آگاهیهای خود را افزایش دهند، پیرامون مسائلی که شاید در فضای حقیقی یا غیررسانه­ای قابل تجربه نباشند تجربه کنند و نیازی به پرداخت هزینه در قبال تجربه کردن نیز نداشته باشند به عنوان مثال سفر به اعماق دریاها و اقیانوس­ها برای همه افراد ممکن نیست اما از طریق رسانه­ ها این تجربه ممکن می­شود.

در رابطه با سواد رسانه ­ای تعاریف بسیاری مطرح شده است. به عنوان مثال سواد رسانه‌ای آمیزه‌ای از تکنیک­­های بهره‌وری مؤثر از رسانه‌ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانه‌ها از یکدیگر است یا سواد رسانه‌ای قدرت درک نحوه کارکرد رسانه‌ها و معنی­ سازی در آنهاست و نیز سواد رسانه‌ای را می­توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکلهای گوناگون رسانه‌ای و مصرف انتقادی محتوا دانست.

در دنیای امروز رسانه­ ها یکی از اجزای اساسی جوامع بشری هستند لذا سواد رسانه­ ای شامل تحقیق، تحلیل،آموزش و آگاهی از تاثیرات رسانه­ ها (رادیو، تلویزیون، فیلم، موسیقی، روزنامه، مجله، کتاب و اینترنت) بر روی افراد و جوامع می­ باشد.

در این میان تلویزیون گوی سبقت را از رسانه­ های دیگر ربوده، به طوری که اکثر مردم ترجیح می­دهند که تماشا کنند تا این که مطالعه کنند. یکی از عواقب این تحول اجتماعی و آموزشی، کمتر شدن تمایل دانش­ آموزان به مطالعه و کتاب است.

در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود، افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آنها نیازی ندارند. سواد رسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد. رسانه­ های نوین از دو دیدگاه متهم به ایجاد چالشهای نوین در زندگی هستند. رسانه­ ها از یک سو رقیب فعالیتهای آموزشی… هستند و از سوی دیگر زمینه­ ساز اغلب چالشهای نوین به حساب می­ آیند

اهمیت آموزش رسانه­ای به کودکان و نوجوانان درجه نفوذ رسانه در جوامع و تاثیرات آنها به حدی است که آموزش رسانه را به امری اجتناب­ ناپذیرتبدیل کرده است. باید تأکید کرد که کودکان و نوجوانان که رسانه در جامعه­ پذیرکردن آنها نقش بسزایی دارد.

از نظر نحوه استفاده از رسانه و اکتساب آن با والدین خود تفاوت کامل دارند. آنان بین «جهان» و «جهان رسانه­ ای» فرق نمی­گذارند و در به کارگیری رسانه بسیار راحت­ تراز والدین خود عمل می­کنند هدف اصلی آموزش رسانه، هشیار کردن و اختیار بخشی در مواجهه با رسانه و برنامه­ ها ومحتوای آن است.

آموزش رسانه به افراد می ­آموزد پیام را تفسیر و تولید کنند، مناسب­ترین رسانه را انتخاب کنند و نقش بیشتری در تاثیرپذیری از آنها به عهده گیرند. به طور کلی سه جنبه سواد رسانه­ ای عبارتند از: ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه­ای و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه­ ای از منابع رسانه­ای گوناگون آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی- تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه­ ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.

تلویزیون می‌تواند چهار نقش را در زندگی کودکان و نوجوانان بازی کند. اولین آن، کار وقت کشی است ـ این عمل پاداشی آرامش بخش و یا جذاب است که باعث می‌شود بخشی از زمان لازم برای تکالیف مدرسه، کارهای خانه و یا بازی در خارج از خانه را به خود معطوف کند. دومین نقش تلویزیون تلقی آن همچون رویدادی اجتماعی (یا غیراجتماعی) است. یعنی فرصتی است برای بودن در کنار والدین و یا به عکس فرار از خواهران و برادران لجوج.

سومین نقش آن کار پردازش اطلاعات است.- نقش چهارم و نهایی آن تجزیه فراهم­سازی اطلاعات است ـ یعنی این وسیله منبعی است برای شناخت و یا پیشداوری و معلمی است برای آموختن این که چه بخریم، چگونه بازی کنیم، مبارزه کنیم و یا عشق بورزیم.

به منظور آگاهی بیشتر نسبت به تاثیراتی که رسانه­ ها برای کودکان و نوجوانان به ارمغان می­آورند، بهتر آن است تا مروری بر نقشها و کارکردهایی که بر آن­ها مترتب است، داشته باشیم.

الف – تفریح و سرگرمی: وسایل ارتباط جمعی به طور معمول با زمان فراغت انسانها برخورد می‌ نماید. از این رو در مواردی چند باید موجبات جدائی موقت از واقعیت، فراموشی لحظات دشوار زندگی، تمدد اعصاب و سرگرمی انسانها را فراهم سازد.

بسیاری از مردمان بر این باورند که تلویزیون وسیله تفریحی بی­ضرری است اگر چه شاید خود بیننده آگاه نباشد که هنگام تماشای تلویزیون در مسیر یادگیری است.

ب – جامعه پذیری: جامعه‌پذیری همنوایی فرد است با هنجارهای گروهی و هر یک از اعضای جدید گروه به حکم جامعه‌پذیری رفتار خود را موافق مقتضیات گروه درمی‌آورد و دانسته و یا نادانسته راه و رسم زندگی گروهی را می‌پذیرد.

این جریان از طریق کنش متقابل اجتماعی صورت می‌پذیرد و مردم به وسیله آن شخصیت خود را به دست آورده و شیوه زندگی جامعه خود را می‌آموزند. جامعه­پذیری فرد را به آموختن هنجارها، ارزشها، زبانها، مهارتها، عقاید و الگوهای فکر و عمل که همگی برای زندگی اجتماعی ضروری می‌باشد، قادر می‌سازد.

به برکت اجتماعی شدن، هنجارهای اجتماعی درونی می‌شوند، جذب می‌شوند و باشخصیت روانی یکی شده و جزئی از آن می‌شوند که این فرآیند توسط آموزش از طریق منابع گوناگون صورت می‌گیرد. با افزایش هر چه بیشتر تفکیک حوزه خانه از محل کار و رسمی شدن آموزش، نظارت اولیاء بر جوانان محدودتر شده و رسانه این جای خالی اولیاء را هرچه بیشتر پر کرده و ارزشمندتر می‌شود… در جریان جامعه پذیری افراد توسط تلویزیون، هنجارهای گروهی زیر به افرادآموخته می‌شود:

۱ـ آداب اجتماعی:
۲ـ شعائر اجتماعی:
۳ـ اخلاق اجتماعی:
۴ـ مقررات اجتماعی:

در نتیجه یادگیری این آموزشها که جملگی بر اثر امکان یادگیری اجتماعی حاصل از تماشای تلویزیون است، شخص با جامعه پیام فرست همنوا و همرنگ شده، ارزش­ها و هنجارهای مذکور را درونی کرده و به نظم جامعه مورد نظر کمک می‌کند.

ج – ارضاء نیازها (تقویت روابط اجتماعی): به دلیل نیاز فطری انسان به روابط اجتماعی به عنوان یکی از نیازهای اساسی از یک سو و هر چه پیچیده‌تر شدن این روابط در عصر حاضر به دلیل گستردگی نهادها، تلویزیون وظیفه دارد که برای تسهیل نیازهای افراد هر چه بیشتر(رسوم اجتماعی) را به بینندگان خود بیاموزد تا نیازهای افراد هر چه بهترو سریعتر ارضا شود.

د – آموزش و یادگیری: برخلاف اعصار پیشین تنها مدرسه یا به طور کلی سازمان­های آموزشی انحصارآموختن را در دست ندارند، بلکه آموزش در همه جای جامعه به چشم می‌خورد. آموزشی که توسط رسانه‌ها عرضه می­شود، آموزشی غیر تجریدی، چند بعدی است و افراد می‌تواند ضمن گذراندن زمانی خوش با تلویزیون به آموزشی که جنبه فرهنگی هم دارد، بپردازد.