مدیریت استراتژیک به شرکتها کمک می کند تا فرایندها و محصولات خود را نوآوری کنند. استراتژی به سازمان ها این امکان را می دهد تا بهترین پیکربندی سیستم ها، فرایندها، محصولات و منابع را برای دستیابی به اهداف خود تعیین کنند.

هنگامی که یک شرکت استراتژی خود را انتخاب کرد، مجبور به اجرای آن است. برای پیاده سازی استراتژی های خود، شرکت ها می توانند از مدیریت پروژه نمونه کارها استفاده کنند. در واقع، آنها می توانند از PPM برای شناسایی پروژه هایی که به بهترین وجه با اهداف خود مطابقت دارند، استفاده کنند.

در اینجا مراحل تعیین جهت استراتژیک آورده شده است:

تحلیل و بررسی
تجزیه و تحلیل استراتژیک از کاوش در فضای نوآوری با مشخص کردن مکان ابتکار و در صورت ارزش انجام چنین کاری آغاز می شود. معمولاً، تجزیه و تحلیل بازارها، فن آوری ها، نیازهای نوظهور مشتری، روندهای سیاسی، رقبا و شاخص های اجتماعی و اقتصادی مفید است. توجه به منابعی که سازمان می تواند از آنها استفاده کند و نقاط قوت و ضعف آنها نیز مهم باشد.

انتخاب
روش های مختلفی برای انتخاب پروژه وجود دارد. شرکتها می توانند از مدیریت پروژه نمونه کارها (PPM) استفاده کنند تا پروژه هایی را که به بهترین وجه با اهداف خود مطابقت دارند شناسایی کنند. مدیریت پروژه نمونه کارها (PPM) به انتخاب پروژه های نوآوری کمک می کند تا با هدف تبدیل یک ایده به یک نوآوری، و می توانند شامل هر مرحله از روند، از تولید ایده شروع و به سمت تحقق ایده حرکت کنند. پروژه های نوآوری محصولات، فرایندها و خدمات را توسعه یا بهبود می بخشند.

پیاده سازی
هنگامی که سازمانها تصمیم گرفتند که چه کاری می توانند انجام دهند و چه کاری انجام می شود، آنها باید استراتژی را تدوین و پیاده سازی کنند. در حقیقت، شرکت ها نیاز به تجزیه و تحلیل منابع مانند مشارکت و مراحل اجرای آن دارند. این به نفع سازمان و مدیریت است که از عوامل بالقوه مخالف اجرای استراتژی آگاه باشند.

یادت باشه
یک برنامه نوآوری موفق نیاز به یک جهت گیری استراتژیک دارد. در حقیقت، شرکت ها باید بدانند کدام کار و کارکردهایی باید در کدام بازار انجام شود. در انتخاب پروژه های نوآوری باید به عوامل داخلی و خارجی توجه زیادی شود.