هدایت‌گری یک مهارت است، که نیازمند یادگیری و تقویت در طول زمان است و آموزش دیدن مدیران در این زمینه هم می‌تواند مفید باشد. فقدان آموزش، نه‌تنها مدیران را بدون آمادگی رها می‌کند، بلکه منجر به تقویت رویه‌های هدایت‌گری ضعیف در میان خودِ مدیران می‌شود. این اتفاق نتیجه‌ای جز اتلاف وقت، پول و انرژی به همراه ندارد.

وقتی بسیاری از مدیران اجرایی به این سؤال پاسخ «مثبت» می‌دهند، در واقع مقدمات مناسبی برای پاسخ به این سؤال ندارند. چرا؟ به یک دلیل، مدیران هرگاه صرفاً به کارمندانشان می‌گویند چه کاری انجام دهند، تمایل دارند فکر کنند واقعاً درحال هدایت‌گری کارمندانشان هستند.

طبق نظر سِر جان ویتموریکی از شخصیت‌های برجسته در هدایت‌گریِ اجرایی، تعریف هدایت‌گری «آزاد کردن پتانسیل افراد برای به حداکثر رساندن عملکرد آنهاست. هدایت‌گری یعنی به افراد کمک کنید تا یاد بگیرند، نه اینکه به آنها آموزش دهید». اگر هدایت‌گری به درستی انجام گیرد، می‌تواند به تعهد و التزام کارمندان نیز کمک کند؛ اینکه متخصصان خود را دخیل در یک وضعیت کنید معمولاً انگیزه‌بخش‌تر از این است که به آنها بگویید چه کاری را انجام دهند.

بیشتر مدیران نمی‌دانند هدایت‌گری واقعاً چیست؟
در گام نخست باید یاد بگیرند که چطور هدایت کنند.
وقتی از مدیران خواسته می‌شود، هدایت‌گری را به‌عهده بگیرند، بسیاری از آنها به جای هدایت، نوعی از مشاوره را نشان می دهند. در اصل، آنها به سادگی به شخص دیگر مشاوره یا راه‌حل ارائه دادند. ما معمولاً نظراتی همچون «اول این کار را بکن» یا «چرا این کار را انجام نمی‌دهی؟» را می‌شنویم.

براساس ادبیات موجود و تجربه‌های شخصی مدیران موفق از هدایت‌گری رهبری، بر تحلیل ۹ مهارت هدایت رهبری که در زیر اشاره شده، می باید اشاره داشت:

• شنیدن
• پرسش‌گری
• ارائه بازخورد
• همکاری در تعیین اهداف
• نشان دادن همدلی
• آزاد گذاشتن هدایت‌گر در رسیدن به راه‌حل خود
• شناسایی و اشاره کردن به توانمندی‌ها
• ارائه ساختار
• تشویق به رویکرد راه‌حل‌محور

هر رویکردی در زمینه هدایت‌گری باید با یک تعریف روشن همراه باشد، اینکه هدایت‌گری چیست و چطور از سایر رفتارهای مدیران متمایز می‌گردد. این تغییر در ذهنیت، پایه و اساس آموزش را ایجاد می‌کند و به مدیران انتظارات مشخصی می‌دهد.

در گام بعدی این است که به مدیران اجازه دهید پیش از کار کردن با تیم‌شان، هدایت‌گری را در یک محیط امن تمرین کنند.

این وضعیت برای مدیران دو مزیت دارد:

نخست، آنها می‌توانند هدایت‌گری خود را در محیطی امن تقویت کنند.

دوم، هدایت‌گرها می‌توانند بر سر چالش‌هایی که تجربه کرده‌اند و چگونگی غلبه بر آنها با یکدیگر بحث و تبادل نظر کنند.

هدایت‌گری یک مهارت است، که نیازمند یادگیری و تقویت در طول زمان است و آموزش دیدن مدیران در این زمینه هم می‌تواند مفید باشد. فقدان آموزش، نه‌تنها مدیران را بدون آمادگی رها می‌کند، بلکه منجر به تقویت رویه‌های هدایت‌گری ضعیف در میان خودِ مدیران می‌شود. این اتفاق نتیجه‌ای جز اتلاف وقت، پول و انرژی به همراه ندارد.