در یک محیط کاملاً رقابتی و پر سرعت، مدیریت تغییرات در حوزه پروژه بسیار دشوار است. به همین دلیل اتخاذ شیوه هایی که به شرکتها کمک می کند تا متناسب با نیازهای مختلف ذینفعان عمل کند، مهم است. در حقیقت، انواع مختلفی از روشهای برنامه ریزی پروژه وجود دارد که از مدیران پروژه پشتیبانی می کند تا برنامه های پروژه خود را مطابق درخواست های جدید تنظیم کنند.

این روش برنامه ریزی برای ارائه ارزش افزایشی به ذینفعان مفید است. در واقع، در این حالت رهبران پروژه برای تولید ارزش اضافی پس از یک دوره زمانی خاص، الزامات محصول را در اولویت قرار می دهند.

اسکرام (Scrum) از این نوع برنامه ریزی استفاده می کند. در حقیقت، پروژه های Scrum دارای بقیه محصول هستند که شامل فهرست های اولویت بندی عملکردی هستند که باید در یک محصول یا خدمت توسعه پیدا کنند. در حقیقت، داستانهای کاربر بخشی از عملکرد را از دیدگاه کاربر توصیف می کنند.

فایده بزرگ این رویکرد این است که رهبران پروژه می توانند به راحتی تغییرات جدید را برطرف کنند. در حقیقت، بدون گذراندن زمان زیاد یا استفاده از فرآیندهای پیچیده مدیریت تغییر، این اتفاق می افتد.

روش برنامه ریزی تقاضا
به طور کلی، برنامه ریزی پروژه شامل تعریف فعالیت ها و وظایف، برآورد مدت فعالیت و توسعه وابستگی ها و روابط بین فعالیت هاست.

مدیران پروژه غالباً از این نوع برنامه ریزی برای پروژه هایی استفاده می کنند که می توانند به صورت تدریجی تکامل یابند. اصولاً، روش برنامه ریزی تقاضا بر اساس مفهوم تولید ناب استوار است که نیاز دارد شرکت ها محصولات را تنها در صورت تقاضا تولید کنند.

فایده بزرگ این رویکرد این است که این برنامه ریزی به سازمانها کمک می کند تا تقاضا را در برابر تولید تعادل برقرار کنند.

یادت باشه
روش برنامه ریزی تکراری به راحتی در رفع تغییرات جدید کمک می کند. در حالی که، برنامه ریزی در صورت تقاضا به تعادل تقاضا در برابر توانایی تیم پروژه برای ارائه نتایج مورد انتظار کمک می کند.