دکتر حسن نمکدوست در مراسم گردهمایی بازخوانی اندیشه‌های کاظم معتمدنژاد در دهمین سالگرد درگذشت این استاد فقید : آیا خانواده دانش ارتباطات ما بعد از فوت آقای دکتر معتمدنژاد گفتمان آزادی اطلاعات را پیگیری کرده است؟ متاسفانه خیر. در حالی که آزادی اطلاعات درست مانند آزادی بیان سنگ بنای همه آزادی‌های دیگر تلقی می‌شود. این گفتمانی است که باید به آن توجه داده می‌شد و آقای دکتر معتمدنژاد در آن مشارکت جدی داشت. آقای دکتر معتمدنژاد در تدوین رویکرد قانون مطبوعات مشارکت جدی داشتند. خیلی از دوستان من در رشته حقوق معتقد هستند که قانون کنونی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، قانون فوق‌العاده ضعیفی است و به حق درست است. مهم‌ترین نشانه آن ترکیب کمیسیون آزادی اطلاعات است که برخلاف فرآیندهای مرسوم در دنیا که عموما مدافعان حرفه‌ای این حق و آزادی راهبری این کمیسیون را بر عهده می‌گیرند در قانون ما پیش بینی شده است که مقامات دولتی و حکومتی آن کمیسیون را راهبری کنند؛ یعنی در مواردی که شهروندان شکایتی دارند و از حق دسترسی محروم شدند باید به خود حکومت شکایت کنند؛ در حالی که در خیلی از کشورها این ساز و کار به گونه‌ای کاملا مدنی و آزادی‌گرایانه پیاده می‌شود. اما این قانون با وجود محدودیت‌های جدی که قرار دارد در روز پنجم همین ماه مورد استناد قرار گرفت و روشن کرد چیزی که می‌خواهد تکلیفی را به ما دیکته کند یا حقی را برای ما قائل شود نمی‌تواند مُهر محرمامه بر روی آن بخورد.

دکتر معتمدنژاد یکی از کسانی بودند که مدافع قانون آزادی اطلاعات بودند. فکر می‌کنم اگر اینجا بودند خوشحال می‌شدند که من نام ببرم از افرادی که حتی قبل‌تر از ایشان به ضرورت و تصویب این قانون پرداختند. پنجم آذر ۱۴۰۲ نشان داد که قانون آزادی اطلاعات جزو گفتمان‌هایبسیار مهم آزادی‌ّّگرایانه در ایران است.آیا خانواده دانش ارتباطات ما بعد از فوت آقای دکتر معتمدنژاد گفتمان آزادی اطلاعات را پیگیری کرده است؟ متاسفانه خیر. در حالی‌که آزادی اطلاعات درست مانند آزادی بیان، سنگ بنای همه آزادی‌های دیگر تلقی می‌شود. این گفتمانی است که باید به آن توجه داده می‌شد و آقای دکتر معتمدنژاد در آن مشارکت جدی داشت. در رشته ارتباطات یگانه استادی که با تمام وجود از این بحث حمایت می‌کردند آقای دکتر معتمدنژاد بودند.

آقای دکتر معتمدنژاد معتقد بودند که روزنامه‌نگارها کارگر به معنای متعارف کارگر یدی نیستند، بنابراین تحمیل قانون کار نوع کارگران یدی به حرفه روزنامه‌نگاری، مخل مبانی اندیشه‌ای و وجودی روزنامه‌نگاری است. همان بلایی که الان گرفتار آن هستیم. الان جامعه روزنامه‌نگاری ما دارای ساز و کارها و قوانین اختصاصی فعالیت نیست بلکه تابعی از قانون کار تلقی می‌شود این در حالی است که آقای دکتر معتمدنژاد معتقد بودند که روزنامه‌نگاری بایستی ساز و کارهای حقوقی خاص خودش را داشته باشد. اعتقاد داشتند که سندیکای انجمن صنفی روزنامه‌نگاری بایستی کاملا مستقل از حکومت باشد. معتقد به اصطلاحاتی مثل قید وجدانی موقع استعفا بودند و از همه اینها مهم‌تر درون‌مایه و بن‌مایه فعالیت روزنامه‌نگاری آزادی بیان است. ایشان این منظومه را در قالب بسته‌ای با عنوان استقلال حرفه‌ای دسته‌بندی کردند.

با کمال تاسف خانواده دانش ارتباطات ایران پس از فوت دکتر معتمدنژاد هم این قصه را جدی ادامه نداده است؛ فارغ از اینکه حال روزنامه‌نگاری هم خوب نیست. ولی می‌خواهم بگویم از زمانی که دکتر در میان ما ظاهرا نیستند چه در بحث آزادی اطلاعات و چه در بحث استقلال حرفه‌ای، روزنامه‌نگاری ما با یک خلاء جدی مواجه شده است.

ایسنا